علامه طباطبایی
ما بزرگترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری
از اطوار و شئون زندگی ما مهمتر از آن نیست،
این است که خود را بسازیم.
رهبر فرزانه انقلاب
او مجموعه ای از فرهنگ و معارف اسلام بود،
فقیه بود ، حکیم بود،آگاه از اندوخته های فلسفی
شرق و غرب بود. مفسر قرآن بود...
شعری از علامه طباطبایی درباره امام حسین (علیه السلام)
یکشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۹ - ۰ دیدگاه - ۵۱۲ بازدید

گفت آن شاه شهیدان که بلا شد سویم
با همین قافله ام راه فنا می پویم

دست همت ز سراب دو جهان می شویم
شور یعقوب کنان یوسف خود می جویم

که کمان شد ز غمش قامت چون شمشادم
گفت هر چند عطش کنده بن و بنیادم

زیر شمشیرم و در دام بلا افتادم
هدف تیرم و چون فاخته پر بگشادم

فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

من به میدان بلا روز ازل بودم طاق
کشته یارم و با هستی او بسته وثاق

من دل رفته کجایم و کجا دشت عراق!
طایر گلشن قدسم، چه دهم شرح فراق

که در این دامگه حادثه چون افتادم
لوحه سینه من گر شکند سُم ستور

ور سرم سیر کند شهر به شهر از ره دور
باک نبود که مرا نیست به جز شوق حضور

سایه طوبی و غلمان و قصور و قد حور
به هوای سر کوی تو برفت از یادم

تا در این بزم بتابید مه طلعت یار
من خورم خون دل و یار کند تیر نثار

پرده بدریده و سرگرم به دیدار نگار
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار

چه کنم؟ حرف دگر یاد نداد استادم
تشنه وصل وی ام آتش دل کارم ساخت

شربت مرگ همی خواهم و جانم بگداخت
از چه از کوی توام دست قضا دور انداخت

کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم؟

بازتاب خبر در رسانه ها
  • بازتاب تصویری
  • بازتاب در خبرگزاری ها
  • بازتاب در روزنامه ها
  • بازتاب در سایت ها
  • گالری تصاویر
    بازتاب خبر در رسانه ها
  • بازتاب تصویری
  • بازتاب در خبرگزاری ها
  • بازتاب در روزنامه ها
  • بازتاب در سایت ها
  • هیچ دیدگاهی برای این خبر نوشته نشده است
    طراحی شده توسط مدرن هاست
    ورود به پنل کاربری