آیتالله استادی با اشاره به برخی اذکار و ادعیه که سینه به سینه نقل شده و سند ندارد بیان کرد: ذکر خوب مفید است، ولی در شرایطی که از ائمه(ع) دعا و ذکرهای معتبر و فراوان داریم لازم نیست که برخی اذکار را رواج دهیم که سند ندارند.
آیتالله رضا استادی، در ادامه سلسله جلسات تفسیری خود در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) به شرح تفسیر ابوالفتوح رازی پرداخت و گفت: این تفسیر مانند تبیان است، ولی به فارسی نوشته شده و صاحب آن هم در شهر ری و در جوار بارگاه مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) مدفون است.
وی با بیان اینکه ایشان به شهادت نسخههایی که از وی وجود دارد در قرن ششم میزیسته است، افزود: رساله «حسنیه» در حقانیت شیعه هم منتسب به وی است، همچنین رساله «یوحنا» هم منسوب به وی است که البته اینکه یقیناً برای وی باشد روشن نیست.
آیت الله استادی بیان کرد: وی بیان کرده که تفسیر من هم به فارسی و هم عربی است، ولی ظاهراً موفق به نوشتن تفسیر عربی نشده است. از جهت جامعیت مانند مجمعالبیان همه موارد مانند شأن نزول، مباحث فقهی و لغتی را دارد؛ مهمترین امتیاز آن هم فارسی بودن آن است که برای کسانی که به بحث ملیت و زبان اهمیت میدهند به جهت تاریخی جالب توجه است.
دبیر سابق شورای عالی حوزه علمیه با اشاره به فارسی بودن این اثر افزود: به همین جهت ابتدا این تفسیر را دانشگاهیان در دوره رضاشاه در ۵ جلد بزرگ چاپ کردند. البته این اثر یک چاپ ۱۰ جلدی، ۱۲ جلدی و ۲۰ جلدی هم دارد که ۲۰ جلدی در مشهد چاپ شده و چون دنبال نسخه قدیمی و اصلی آن بودند به این نتیجه رسیدند که برخی ناسخان در نسخهبرداری خود تغییراتی در کلمات آن ایجاد کردهاند.
آیت الله استادی با اشاره به مقدمه ابوالفتوح در این تفسیر گفت: وی بر این نکته تأکید کرده است که کتابی با این عظمت را هر کسی نمیتواند تفسیر کند و باید جامع علوم باشد و بهره از دانشهای مختلف داشته باشد. به ویژه مفسر باید به علم ادب و ترکیب کلمات عرب، نحو، منطق، بلاغت و صنعت شعر آشنا باشد و از آوردن مطالب خلاف قرآن و اسلام بپرهیزد. همچنین از تأویل آیات متشابه بدون ارجاع به محکمات پرهیز کند و فقیه باید باشد تا آیات متضمن حکم شرعی را بداند.
آیت الله استادی با بیان اینکه از دید وی مفسر باید بر دانش سبب نزول و شأن نزول و جنبه تاریخی قصص قرآنی مسلط باشد، تصریح کرد: این کتاب برخلاف مجمع و تبیان قصههایی دارد که جداگانه چاپ شده، ولی این قصص معتبر نیست. اینکه چرا وی در تفسیری با این اهمیت این قصص را آورده جای سؤال است؛ علامه شعرانی هم جوابی در این زمینه داده و آن اینکه چه این کتاب تفسیر و یا هر کتاب دینی اگر اخلاقیات و اصول عقائد میگوید نباید حرف سست بگوید و بنویسد، ولی در گذشته در میان وعاظ و مفسران رسم بوده که قصص را بگویند تا بر جنبههای اخلاقی و تربیتی تأکید کنند.
وی افزود: مثلاً قصهای در مورد اخلاص یک فرد بیان شده و اسم او هم آمده، ولی از جهت تاریخی وقتی بررسی میکنیم میبینیم که این فرد مربوط به دوره وی نبوده است، ولی برخی مانند شعرانی میگویند که اصل داستان آموزنده است، حالا آن فرد درست است یا نه خیلی مهم نیست. درست مانند شعری که کسی به استخدام ابلاغ بیان خود میگیرد و به شاعری به اشتباه منتسب میکند و ممکن است کسی متعرض اشتباه او شود، ولی او میتواند پاسخ دهد که مراد بنده ابلاغ پیام این شعر بود و درصدد مشخص کردن شاعر شعر نبوده است.
آیت الله استادی تصریح کرد: برخی اذکار و ادعیه هم این طور است و وقتی از سند آن بپرسیم میگویند سینه به سینه نقل شده است؛ البته ذکر خوب مفید است، ولی در حالی که از ائمه(ع) دعا و ذکرهای معتبر و فراوان داریم لازم نیست که برخی اذکاری را رواج دهیم که سند ندارند و سینه به سینه هستند؛ زیرا این زمانه زمانهای نیست که چیزی را بگوییم و مردم قبول کنند.
آیت الله استادی همچنین با اشاره به اینکه شیخ طوسی تهذیب و استبصار دارد، ولی روایت در تفسیر وی کم است، بیان کرد: ولی در تفسیر فیض کاشانی میبینیم روایات زیادی وجود دارد؛ همچنین در مورد ابوالفتوح گفتهاند که در این تفسیر ۲۰۰ روایت از شیعه و ۸۰۰ روایت از اهل سنت وجود دارد که البته ظاهراً تلخیص این تفسیر هم وجود دارد.
وی با اشاره به ارزش تلخیص افزود: محدث قمی معراجالسعادة، عبقات، حلیه و حقالیقین مجلسی را خلاصه کرده که ممکن است برخی بگویند این کار آسانی است و مهم نیست. در حالی که این درست نیست، زیرا خود آن تألیف محسوب میشود و فرد باید کتاب را دقیقاً بخواند و منظم کند و زحمت زیادی دارد وگرنه اگر کسی بدون دقت این کار را کره باشد مورد تمسخر دیگران قرار میگیرد.
وی افزود: یکی از علمای معروف ما ملاصدراست، ولی صد سال قبل یکی از فلاسفه مشهور آثار وی را بررسی کرده و دیده که وی منقولات زیادی از دیگران داشته که نقل منبع نکرده است. این مطلب را نقص برای وی میداند، در حالی که علمای دیگر پاسخ دادهاند که اولاً منقولات وی از کتب مشهور بوده که فلاسفه و علمای دیگر میدانستند ایشان از کجا اخذ مطلب کرده است، ضمن اینکه تراز علمی ایشان کاملاً روشن است.
بازتاب خبر در رسانه ها :
----------------